اشاره

هر جا که حُسن جلوه کند عشق سَر زند*** چون هست حسن لَم یزلی، عشق لایزال

اشاره

هر جا که حُسن جلوه کند عشق سَر زند*** چون هست حسن لَم یزلی، عشق لایزال

طبقه بندی موضوعی

تقوا مداری مهم تر از شریعت مداری!

جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ق.ظ

"برای اطلاع جناب رئیس جمهور لازم به یادآوری است که این ادعا نیز از سوی جناب مشایی مطرح شده - که نوار صوتی و تصویری آن موجود است- ایشان می فرمایند:«در سال 1357 انقلاب کردیم تا انقلاب اسلامی را صادر کنیم اما من اینجا عرض می کنم که دوران اسلام گرایی به پایان رسیده است(!) معنایش این نیست که اسلام گرایی وجود ندارد یا رو به نضج نیست، نه، اسلام هست اما دوره اش به پایان رسیده است. اکنون دوره اسب سواری تمام شده، اما اسب هست و سوارش هم هست»!"

جملات بالا قسمتی از بند شماره ی 4 سرمقاله ی روز سه شنبه 5 اردیبهشت کیهان، به قلم جناب آقای حسین شریعتمداری می باشد. این نقل قول های آقای مشایی تا به حال چنیدن مرتبه توسط آقای شریعتمداری بکارگرفته شده(+،+)، تا انحراف فکری یا اصیل نبودن تفکر گوینده ی آن را برای نشان دهد. شاید اثبات این قضیه که دلبستگان به این نظام و انقلاب دلخوشی چندانی از اسفندیار رحیم مشایی نداردند کار دشواری نباشد، مضافا بر اینکه کمتر کسی است که دستآورد عظیم این انقلاب را در زمینه ی فکری و در راستای تمدن اصیل اسلامی بداند و برای طی این مسیر دل در گرو شخص مذبور بسته باشد. این مقدمات را گفتم تا مشخص کنم هدف از نوشتن این سطور طرفداری از شخص خاصی نیست.

اما بعد، جملات فوق  بریده از یک سخنرانی از آقایی مشایی است که در سال 83 و به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر(عج) بیان شده، قضاوت درباره ی علمی یا دینی بودن اظهارات فوق را به خوانندگان واگذار می کنم؛ لکن جناب مستطاب مشایی چندین بار بعد از پخش نوار آن جلسه و هجمه های صورت گرفته به محتوای آن، منظور دقیق خود را از لفظ اسلام گرایی منقضی شده به صراحت بیان کرده است.(+،+)(همچنین نزدیکان فکری او نیز توضیحاتی در آن رابطه داده اند) بنابراین باتوجه به اینکه این شخص حرفش را اصلاح کرده یا به طور ضمنی پس گرفته، به نظر نمی رسد تمسک به آنها برای تخریب یک شخص امری مورد رضایت حق تعالی باشد. با توجه به معنای آیه ی شریفه ی «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ» آیا نسبت  دادن معتقد نبودن به اسلام گرایی به شخصی که حداقل می دانیم به اسلام اعتقاد دارد- به اندازه ی وسع خود خودش- و القای این مطلب که جملات فوق نشان از تفکری خطرناک برای به در کردن اسلام از جامعه دارد، فعلی اخلاقی و از سر احساس تکلیف می باشد؟

لازم به یادآوری است  که درماجرای حکم معاون اولی رئیس جمهور و اتفاقات بعد آن، آقای شریعت مداری با نوشتن مقاله ی «چه کسی او را اداره می کند؟!ا» این انتساب را بخشی از یک پروژه ی بیرونی نامید و به شدت علیه آقای مشایی احتمالاتی را بیان کرد، اما یک روز بعد در دیدار مقام معظم رهبری با شرکت کنندگان مسابقه بین المللی قرآن کریم که بیان فرمودند «...رد و طرد دیگران بطور مطلق بر سر مسائل درجه دوم مصلحت نیست...این موضوع نباید موجب دامن زدن به اختلاف شود ضمن آنکه نباید به کسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می شود نفی کرد...اگر این اختلاف سلیقه ها و برداشتها با هوای نفس مخلوط شد کار خراب می شود بنابراین باید ملاحظه کرد کجا اختلاف سلیقه براساس هوای نفس و کجا براساس احساس تکلیف است». پس از دعوت رهبری به انصاف در قول و عمل، آقای شریعتمداری که روی سخنان رهبری را با خود می دید در یادداشت روز بعد کیهان، «هر چه آن خسرو کند شیرین بود» ضمن اعتراف به خطای خود در محتمل دانستن وابستگی مشایی با کودتای مخملی نوشت: «بنابراین وظیفه خود می دانم که با نوشتن این وجیزه، آنچه دیروز نوشته بودم را تصحیح کرده و اذعان کنم در اعتراض و انتقاد به کسانی که نامشان در آن نوشته به میان آمده ، زیاده روی شده بود».

با توجه به تاکید چندباره ی مقام معظم رهبری بر رعایت تقوا و انصاف در قول و عمل، فکر می کنم متوسل شدن به سخنانی که در ابتدای این نوشته آمد و مخفی نگه داشتن سخنان اصلاحی بعد از آن توسط آقای شریعتمداری به دور از انصاف و تقوای بالای ایشان باشد. هرچند که ممکن است ایشان چیزی دیده یا شنیده باشند که ما آن بی اطلاع باشیم، که در آن صورت نیز تا زمانی که اطلاع ما از قضایا به همین اندازه است نمی توان چنان قضاوت کرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی